نویسنده: اسماعیل باقری
ورود طاهر القادری، مؤسس منهاج القرآن و رهبر حزب تحریك عوامی به پاكستان در اواخر جولای و سپس تظاهرات اعتراض آمیز حزب تحریك و انصاف عمران خان به دلایلی خوشایند نواز شریف نخست وزیر نبود و به همین دلیل از فرود هواپیمای وی به اسلام آباد جلوگیری شد و طاهر القادری در فرودگاه لاهور مورد استقبال هوادارانش قرار گرفت و اولین اقدام او دیدار با جنرال های پاكستانی و صحبت در خصوص اوضاع سیاسی- امنیتی و اقتصادی- فرهنگی بود. مهم ترین شعار قادری این بود كه اسلام، دموكراسی، امنیت و آزادی بیان مورد غفلت دولت نواز شریف قرار گرفته و مطالبات مردم و مبارزه با فساد سیاسی و اقتصادی نادیده گرفته شده است و اعلام می كرد هدف من از ورود به پاكستان پیگیری مطالبات و حقوق مردم است.
با توجه به چنین وضعیتی اعتراضات مردمی به شكل آرام در لاهور شكل گرفت اما به خشونت كشیده شدن تظاهرات در لاهور در 26 تیر/اسد (17 جون) و یك ماه بعد اعلام راهپیمایی از لاهور به سمت اسلام آباد برای گرامیداشت كشته شدگانشان، به نوعی زمینه گسترش اعتراضات علیه دولت نواز شریف را فراهم آورد. در ابتدا هر دو حزب مخالف دولت خواستار استعفای نواز شریف از نخست وزیری بودند با این تفاوت كه طاهرالقادری به دنبال انقلاب و احیای ارزش های اسلامی بوده و عمران خان اعلام می كند كه در انتخابات پارلمانی 2013 تقلب صورت گرفته است. از حدود 12 روز پیش كه تظاهرات و راهپیمایی احزاب مخالف به سمت اسلام آباد شروع شد، به تدریج خواسته های مخالفان جدی تر شده و احزاب دیگری از جمله حزب مجلس وحدت مسلمین پاكستان و دیگر احزاب به صف مخالفان پیوسته اند و به گفته چوهدری شجاعت رهبر حزب مسلم لیگ قائد، ارتش ضرب الاجل 48 ساعته ای به نواز شریف داده است تا وی از نخست وزیری اش استعفا داده و طبق قانون اساسی رفراندوم برگزار و دولت موقت تشكیل شود.
واقعیت این است كه در تحولات پاكستان، همواره نقش ارتش، دولت، احزاب و گروه های مذهبی قدرتمند تعیین كننده بوده است. در بن بست سیاسی به وجود آمده در پاكستان به نوعی همین عناصر حضور جدی دارند، یعنی ارتش و دولت پاكستان به نوعی بازیگران اصلی و به عبارت بهتر مسببان اصلی وضعیت سیاسی فعلی هستند. در واقع مخالفت حزب تحریك عوامی طاهر القادری و حزب تحریك و انصاف عمران خان تا حدود زیادی برآمده از سیاست های ارتش پاكستان است. اختلافات دولت و ارتش پاكستان از آنجایی شروع شد كه دولت نواز شریف قصد داشت با امتیاز دادن به طالبان پاكستان و برگزاری مذاكرات صلح به نوعی مدیریت تحولات كشور به ویژه در ارتباط با گروه های مذهبی افراطی و طالبان را به عهده بگیرد؛ امری كه به شدت مورد مخالفت ارتش و ای اس ای پاكستان قرار گرفت.
كشته شدن حكیم الله محسود، رهبر طالبان پاكستان توسط هواپیماهای بدون سرنشین امریكا، درست یك روز مانده به اولین مذاكره جدی دولت با طالبان پاكستان نیز، به نوعی هم موجب ایجاد اختلاف بین دولت و طالبان پاكستان شد و هم رویكرد ارتش و دولت پاكستان را نسبت به برخورد با طالبان پاكستان مشخص ساخت. پس از این اختلافات بود كه انجام عملیات تروریستی طالبان در فرودگاه كراچی، حملات خشونت آمیز در اسلام آباد و كویته و دیگر موارد در دستور كار گروه های تندرو طالبان قرار گرفت.
با این توصیف، یكی از مهم ترین دلایل بروز بن بست سیاسی در پاكستان اختلافات جدی دولت نواز شریف با ارتش پاكستان، در خصوص نحوه مدیریت تحولات سیاسی و به نوعی به دست گرفتن ابتكار عمل جریان های افراطی و تندرو در پاكستان است. در واقع مواجهه با طالبان پاكستان كه ارتش عمدتاً مبارزه با این گروه های تندرو را در دستور كار داشت و دولت نواز سعی می كرد با آنان مذاكرات صلح برگزار كند، مهم ترین اختلاف دو طرف را تشكیل می داد.
اختلاف دیگر در خصوص گسترش روابط با هند و بحث بررسی اتهامات پرویز مشرف بود؛ البته موارد دیگری نیز وجود دارد كه در این مجال نمی گنجد. بنابراین آنچه كه بیش از همه اهمیت دارد، بحث بر سر مدیریت تحولات سیاسی كشور و گرفتن نقش بیشتر در پاكستان است. در ابتدای ورود طاهر القادری نیز، كارشناسان اعلام می كردند كه تظاهرات مخالفت آمیز علیه دولت نواز با چراغ سبز و حمایت ارتش پاكستان به دو دلیل عمده صورت می گیرد: كسب حمایت دولت نوازشریف از سیاست های ارتش به ویژه در نحوه برخورد با طالبان پاكستان و افزایش بودجه دفاعی كه در كنفرانس امنیتی اسلام آباد نیز مطرح شد و دوم ایجاد زمینه برای خروج پرویز مشرف از كشور.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/2349